دلتنگ خودمم

وقتی تو مهمونی نشستی و یه بچه یه سال و نیمه که عاشقشی، هر پنج دقیقه میاد جلوت... لبخند میزنه... سرشو کج‌ میکنه لوس میشه، بعد دستاشو دور گردنت حلقه میکنه سفففتتتت و بعد کل صورتتو ماچ مالی میکنه و ولتم نمیکنه! دیگه اصلا قابل توصیف نیست حسش!!! دوست داشتم همون لحظه بمیرم اصن از خوشحالی!! قشنگ ترین حس دنیا واقعا میتونه این باشه! + به جهت ایجاد سوء تفاهم هایی، اضافات حذفیده شد! , ...ادامه مطلب

بیاید بریم نمایشگاه کتاب! کتاب خاصی هم نمیخوام‌ امسالدلم واسه فضاش تنگ شده:), ...ادامه مطلب

به یک عدد آدم جهت دور دور در خیابان و گوش دادن به آهنگ زیباترین اتفاق سیروان نیازمندیم! که هی ما بهش زل بزنیم و بغض کنیم‌ و ایشون زیر چشمی عنایتی داشته باشن با لبخند کج :(((( و بعد تصدیق کنند که زیباترین اتفاق زندگیشونم:(((, ...ادامه مطلب

اینکه آدم بتونه از نکات مثبت و برجسته خودش  یا کارای فوق العاده و خفنش و یا هر چیز خوبش تعریف کنه و از خودش خوشش بیاد خیلی اخلاق خوبیه ها! منتها این خوب بودن باعث نشده من همچنان حالم از این اخلاق به هم نخوره !!! آدمیزاده دیگه، همیشه به خوبیا گرایش نداره که:) البته دوز پایینش اصلا مهم نیستا، اینایی رو میگم که دیگه فکر میکنن اونجای آسمون باز شده و اینا افتادن پایین و خیلی خاصن! روی صحبتم با اون اشخاصه  :D+ همینه که هست:|, ...ادامه مطلب

مردد موندم که موضوع پایان نامه م رو مرتبط با روستا انتخاب کنم یا سازمان؟؟ روستایی باشه خیلی کار بهتری از آب درمیاد و شیرین تر میشه اما آخه با کی برم؟ :( کی میاد بریم روستا با هم پرسشنامه پر کنیم؟:(, ...ادامه مطلب

در این حد بگم که میم به گووووووووه خوردن راضی شدهالتماسای میکنه که دل سنگ به رحم میاد!دل منم به رحم اومد، سوخت. بهش گفتم غرورتو انقدر نشکون، به من دیگه امیدی نیست. من دوتا پیام بیشتر ندادم و اونم صرفا جهت آب پاکی ریختن رو دستش بوداون همینجور هست هنوز! بره فقط، محو شه! + خیلی خسته م... از شنبه باز دانشگاه:((((((+یه کم بی حوصله م... واسه همین نیستم زیاد. میخونمتون:*, ...ادامه مطلب

این مطلب توسط نویسنده آن رمزگذاری شده و از طریق فید قابل مشاهد نمی‌باشد. شما با مراجعه به وبلاگ نویسنده و وارد کردن رمز عبور می‌توانید مطلب مورد نظر را مشاهده نمایید.[برای مشاهده این مطلب در وبلاگ اینجا را کلیک کنید], ...ادامه مطلب

عجیب نیست که یه آدم ۳۵ ساله دکترا داشته باشه و هیئت علمی باشه!ولی عجیبه که جز انگلیسی دوتا زبون دیگه رو هم مثل بلبل حرف بزنه! از هر نرم افزاری که اسم ببری اگه احیانا مسلط بهش نباشه، راجع بهش یه کلیاتی بدونه! با یه دنیااااا مشغله همیشه و همیشه و همیشه خوش برخورد و مهربون باشه!با اینکه از همه اساتید دیرتر اومده ولی بشه مرجع همه ی همون اساتیدی که همشونم خارج از کشور درس خوندن ولی ایشون همینجا درس خونده!یه کتابخونه ی چند طبقه ی بزرگ از کتاب داشته باشه و همه رو خونده باشه و دقیقا بدونه کدوم مطلب کجا نوشته شده!اسم همه ی کتابارو با جزئیات و انتشارات و همه چی حفظ باشه !با اینکه کمتر از چند ساله استخدام شده ولی جوووری تدریس کنه که مات و مبهوت بمونی! و مباحث روزو تدریس کنه نه یه مشت چرت و پرت نخ نما!در آن واحد هم درس بده، هم به سوالا جواب بده، هم پروپوزال منو تصحیح کنه!!! اسم  که سهله! همه چیز دانشجوهارو بدونه:)با همه رفیق باشه و با این همه که خوبه و میدونه با دانشجو مثل دوستش برخورد کنه و بهت واقعا جوری اهمیت بده که حس کنی تو یه خانواده این! و هرررکسی که بره پیشش رو با لبخند, ...ادامه مطلب

فیلمای خارجی رو که نگاه میکنم میبینم چقدر اونا مشکلاتشونو با منطق و حرف زدن حل میکنن! چقدر منطقی ان...مثلا میخوان طلاق بگیرن به طرف میگن من دیگه دوستت ندارم اونم میگه منم همینطور بعد همو بغل میکنن و خداحافظی میکنن! تازه بعد از طلاق جای اینکه همدیگرو جلو بچه هاشون هیولا جلوه بدن مدام بهشون میگن که اگه من از بابات جدا شدم بدون که بابات عاشق توئه و تو نباید وارد این قضیه بشی! یا حالا بالعکس.وقتی بچه شون کار اشتباهی میکنه جای اینکه داد و بیداد وگیس و گیس کشی کنن خیلی منطقی میشینن رو به روی هم و ازشون میپرسن من میدونم فلان کارو کردی! دلیلش چیه و بچه هه دلیلشو میگه آخرشم سکانس با بغل و آی لاو یو، آی لاو یو تو تموم میشه! نمیدونم والا! یا اینا یه طوریشون میشه انقدر منطقین! یا الکیه و فقط فیلمه و مارو دست انداختن!یا چی واقعا:-|,دروغ یا حقیقت,دروغ شیرین یا حقیقت تلخ ...ادامه مطلب

این مطلب توسط نویسنده آن رمزگذاری شده و از طریق فید قابل مشاهد نمی‌باشد. شما با مراجعه به وبلاگ نویسنده و وارد کردن رمز عبور می‌توانید مطلب مورد نظر را مشاهده نمایید.[برای مشاهده این مطلب در وبلاگ اینجا را کلیک کنید], ...ادامه مطلب

یه وبلاگی بود خیلی وقت پیش میخوندمشیه خانومی نویسنده ش بود که خیلی خیلی زندگی قشنگ و رمانتیکی داشت با همسرشخیلی هم مهربون بود در حد وبلاگ البته!تقریبا هر هفته ۳،۴ تا پست میذاشت و کامنتارو جواب میدادو کلی هم خواننده داشتنمیدونم چی شد که از بهمن پارسال دیگه ننوشت! یهو رفتکاملا یهو انگار رمز وبلاگشو یادش رفته باشهنمیدونم چرا از همون موقع حس میکردم مُرده!انقدر این حسم پررنگه راجع بهش که به وبلاگش سر میزنم ببینم پستی چیزی میذاره یا نه، دلم میگیره میگم آخی حیف بود زندگیش خوب بود چرا مُرد:-| +آدم وقتی وبلاگ کسیو میخونه مخصوصا اونایی که زندگیشونو تعریف میکنن، یه جورایی بخواد نخواد وابسته میشه به خوندنش و پیگیریش... امیدوارم اون خانوم نمرده باشه و واقعا رمزشو یادش رفته باشه:),یادش افتادم,بازم یادش افتادم ...ادامه مطلب

وای اصن دلم نمیخواد از جام بلند بشمچقدر خوابم میاد :(((, ...ادامه مطلب